مریم عباسی اول؛ منصور امیرزاده جیرکلی؛ محمد علی سعیدی
چکیده
نظر به عدم تطابق اساسی برخی رویههای قضایی و حقوقی و کیفری در مورد پدیدههای اجتماعی در اسلام و غرب، ظرفیتهای فقه اسلامی در تدوین و بسط ابعاد حقوقی پدیدهها و لزوم توجه به دانش بومی، اقدام پژوهی و زمینهیابی در تحقیق، مطالعه حاضر یک تلاش نظامیافته برای بررسی پدیده نوظهور تبلیغات گمراهکننده تجاری و زمینهیابی یک رویکرد فقهی ...
بیشتر
نظر به عدم تطابق اساسی برخی رویههای قضایی و حقوقی و کیفری در مورد پدیدههای اجتماعی در اسلام و غرب، ظرفیتهای فقه اسلامی در تدوین و بسط ابعاد حقوقی پدیدهها و لزوم توجه به دانش بومی، اقدام پژوهی و زمینهیابی در تحقیق، مطالعه حاضر یک تلاش نظامیافته برای بررسی پدیده نوظهور تبلیغات گمراهکننده تجاری و زمینهیابی یک رویکرد فقهی و بومی برای برخورد با این پدیده است. نتایج حاصل از مرور نظاممند و فراتحلیل کیفی مطالعات غربی در پایگاه داده ساینسدایرکت نشان داد که این تبلیغات در چهار بعد اساسی گمراهکنندگی ناشی از حذف اطلاعات، گمراهکنندگی ناشی از ابهام معنیشناتی، گمراهکنندگی ناشی از مقایسه مشخصات و گمراهکنندگی ناشی از عدم تحقق ادعا تحقق مییابند که توسط نظریههای مختلف در روانشناسی، زبانشناسی و علوم اجتماعی تفسیر میشوند.همچنین، برخی ظرفیتهای ایجابی و سلبی فقه در زمینه برخورد با پدیده تبلیغات گمراهکننده، کشف و ارائه گردید سپس بر اساس یافتههای تحقیق، یک الگوی مفهومی برای کاربست فقه در فرایند تقنین این پدیده نوپدید ارائه شد که دارای چهار گام تعیین دستور کار، تعیین منابع، تبیین الزامات و طراحی و اجرا میباشد. فقه اسلامی در هر چهار گام دارای ظرفیتهای است که باعث بومیسازی فرایند تقنین در بافت ایران میشود.